اشمیت فلسفه خوانده است خوب می داند چطور کلمات را برای انتقال آنچه که در ذهن دارد کنار هم بچیند. پنج داستان این کتاب داستان نی هستند که هر کدام گمشده ای دارند و به دنبال یافتن چیزی در زندگی خود هستند.
- سن و سال هیچ ربطی نداره به .
چرا. سن و سال معنیش اینه که زندگی ما بیشتر پشت سرمونه تا جلومون. معنیش اینه که شما یک زندگی برای خودتون درست کردید و من یک زندگی دیگه.
* اشمیت را خیلی دوست دارم. خیلی خیلی زیاد و به همین دلیل حتی اگر بعضی از داستان هایش اندکی ساده تر از آنچه انتظار دارم باشند هم، از خواندنشان لذت می برم و باز هم سراغش می روم.
**دلم برای مستور هم تنگ شده. برای چند ساعتی که می تواند من را از همه چیز و همه کس جدا کند و غرق کند در نوشته هایش. این روزها به داستان هایش نیاز شدیدی دارم. آن قدر شدید که شاید سراغ یکی از کتاب هایش برم و دوباره بخوانمش و دوباره غرق شوم و دوباره بمب ها را بترکانم و دوباره هیولاها را بیدار کنم و دوباره بیوفتم به جان قبرهای خاک خورده!
درباره این سایت